تفسیر قطعه "قوم به حج رفته" از محسن چاوشی
عارفان بیشتر از آنکه به شریعت بپردازند با طریقت سر و کار دارند. یعنی معتقدند برای رسیدن به وصال حضرت حق حتما نیاز نیست تا مسلمانی خشک و بدون انعطاف باشی، همین که طریقت زندگی را بدانی برای معشوق یا همان حضرت حق کافی است. نیاز نیست تا تمام واجبات ومستحبات را بجا بیاوری،همین که واجبات را سبکنشماری و بجای ادای مستحبات به خدمت خلق بپردازی، جامعه ای که در آن زندگی میکنی را اصلاح کنی برای قرابت به خدای متعال راه زیادی را پیموده ای.
به قولی:
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست
تاکید دوباره اینکه تفسیر اشعار حضرت مولانا کار اینبنده حقیر نیست. بسیاری از بزرگان ادبیات فارسی نیز وارد چنین وادی پر فراز و نشیبی نشده اند. بنده با سطح سواد اندکی که دارمتنها به معنی تحت الفظی اشعار و آنچه از ابیات آن استنباط میکنممیپردازم. برای مطالعه بیشتر میتوانید به بزرگان این عرصه رجوع کنید.
ای قوم به حج رفته؛ کجایید کجایید
معشوق همینجاست، بیایید بیایید
ای مردمانی که زحمت حج را بر خود هموار کرده اید کجاهستید؟ خدا در همین شهر و دیار شماست.بیهوده او را در اینسفر جستجو میکنید.
معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سر گشته شما در چه هوایید
آن کسی که در بیابان ها به شوق او قدم میزنید همینجا کنار شماست. گویی با شما همسایه است. شما به چه امیدی در بیابان ها او را جستجو میکنید؟
گر صورت بیصورت معشوق ببینید
هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید
اگر الطاف الهی و نور حضرت حق بر شما بتابد و او را در همین کنار خودتان بیابید،گویی هم حاجی شده اید، هم خانه کعبه را در آغوش گرفته اید.
دهبار از آن راه بدان خانه برفتید
یکبار از این خانه بر این بام برآیید
ده ها بار زحمت حج را برخود هموار کردید. یکبار هم که شده تامل کنید؟ خود را بنگرید؟ خدا را در وجود خود جستجو کنید؟ به جای خانه کعبه خدا را در درون خانه خود پیدا کنید.
آنخانه لطیف است نشان هاش بگفتید
از خواجه آن خانه نشانی بنمایید
البته که کعبه محیطی روحانی و روحنواز دارد. کسی منکر نیست. بسیار سخن از زیباییِ روحانی کعبه گفته اید. اما آیا یکبار شده است که از صاحب آنخانه نشانه ای دیده باشید؟ شده است صاحب آنخانه را در وجود خود و مخلوقاتش حس کنید؟ شده است تا خدای متعال را چون خانه کعبه درککرده باشید؟
یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدیت
یکگوهر جان کو ر از بحر خدایید
اگر به درک حق تعالی رسیده اید و از حضور حضرت حق آگاهید نشانه ای به ما بنمایید. اگر دریای لطف الهی را شناور بوده اید چرا یک نشانه و یک صفت الهی یادگار و سوغات از شما نمیبینم؟
با اینهمه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید
باور کنید رنجی که برای سفر کعبه به خود هموار میسازید خودش میتواند اگر در مسیر درست شناخت حق تعالی انجام شود باعث نیکبختی و نیکنامی شما بشود. این رنجی که برای سفر حج متحمل میشوید اگر در مسیر درستی باشد همانا چونگنج شماست. افسوس که از معنویات غافل شده اید. چشم های شما گویا از دیدن الطاف الهی به طور کلی محروماست. الطاف الهی، دیدار تجلی حضرت حق، مانند گنجی است که شما با ظواهر دنیایی انگار پرده ای بر آن افکنده اید و از چشمهایتان پوشیده است.
داداشم همه تحلیلات رو برای چاووشی خوندم. دمتگرم. با علم به مفهوم اگرچه حتی کم، موسیقی زیباتر میشه.