تعقل
یک شخصی یک ساعت به شما هدیه میدهد.
بسیار سپاسگزار میشوید ،
ممنون میشوید ،
شاد میشوید و میگویید این لطف بزرگی بود که این شخص به من کرده که این ساعت رو به من هدیه کرده که من به مچم ببندم.
اما اگر بعدش بلافاصله اضافه کرد که : فلانی این ساعت رو من به تو میدهم اما هر وقت که خواستی ببینی وقت کی هست ، بیا از خودم بپرس ، به این ساعت نگاه نکن !
آنوقت باید گفت این وزر و وبال هست.
آخر یک چیز سنگین به مچم اضافه کنم.
بعد هروقت بخواهم وقت را ببینم ، "بیا از خودم بپرس؟ "
گالیله میگفت که ای روحانیان مسیحی شما اول تو گوش ما میخوانید که عقل بزرگترین موهبت الهی است به انسان ،
فصل ممیز انسان از سایر حیوانات عقل است ،
شاکر باشید که خدا به شما عقل داده.
خب تا اینجا خوب است ، انگار یک عقلی به ما هدیه شده ، اما تا میخواهیم با عقلمان یک چیزی را کشف کنیم ، میگویید آقا کتاب مقدس هست !
عقل کجا ، کتاب مقدس کجا ؟
آخر اگر اینجوری است ، خب این عقل را بیایید پس بگیرید ! اگر بناست وقتمان را از شما بپرسیم این ساعت را هم نخواستیم !
همیشه دوستان کاری به این نداشته باشید که من چه میگویم ، خودتان برای خودتان با وجدان خودتان چطور کنار میآیید؟
بالاخره عقل اعتبار دارد یا ندارد ؟
اگر اعتبار ندارد آنجا هم که فلاسفه اثبات میکنند با همین عقل که خدا وجود دارد ، آنجا هم عقل اعتبار ندارد !
چجور است که تا متکلمان و فلاسفه اثبات وجود خدا میکنند و اثبات ذات خدا و صفات خدا و افعال خدا و نبوت عامه و نبوت خاصه و معاد و اینها تا آنجا عقل اینقدر محترم است ولی تا عقل یک چیزی میگوید که با یکی از متون دینی من و تو سازگار نیست آنوقت بگوییم با این عقلهای گنجشکی !!!
خطاب به من گفته شده که تمام عقل بشر به اندازه یک گنجشک است تو که اصلا عقل هم نداری مصطفی !
اگر من عقل ندارم وقتی با همین عقلم اثبات وجود خدا میکنم ، این هم عقل نیست.
نمیشود بگوییم تا وقتی عقل دارد اثبات مدعیات دین و مذهب من را میکند ، حکمش مطاع است ، اما تا خلاف دین و مذهب من گفت قاضی ماذون است.
عقل تنها قاضی است.
عقل هم حکم نصب خودش را باید خودش امضا کند و هم حکم عزل خودش را خودش باید امضا کند.
فقط خود عقل میفهمد محدودیتش کجاست و حکم عزل خودش را باید صادر هم بکند. اتفاقا من معتقدم اگر کسی عقلانیت عمیق داشته باشد میفهمد عقل محدود است.
- ۹۷/۰۴/۳۱